میراث هلیوس(جلد دوم) به قلم نگار بنی هاشمی
پارت هفتاد و چهارم
زمان ارسال : ۶۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه
دختر بیچاره از شنیدن این حرفها زبانش بند آمد و با دهان باز مادرش را نگریست.
آرشام او را چند بار تکان داد.
- ساینا جان خوبی؟ به خودت بیا.
سوفیا که تمام این مدت در حال اشک ریختن بود چند قدم جلو آمد.
- منو ببخش که این سالها کنارتون نبودم تا مرهم زخمهاتون بشم.
بعد بیدرنگ دخترش را در آغوش کشید و سرش را میان گودی گردنش فرو برد. سپس با صدای بلند شروع به گری
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
نگار بنی هاشمی | نویسنده رمان
مرسی عزیزم😍
۲ ماه پیشزهرا
00قضاوت بیجایی نکردیم نزدیک دوماه این رمان پارت گذاری نشده این چ وضعشه
۲ ماه پیشنگار بنی هاشمی | نویسنده رمان
سلام عزیزم تمام پارتها سر وقت رو اپلیکیشن قرار گرفته حتی یه پارت هم تاخیر نداشتیم شاید برنامهی شما دچار مشکل شده به پشتیبانی پیام بدید
۲ ماه پیشنیلوفر آبی
00امیدوارم موفق شن خوبی همیشه بر بدی پیروز میشه روشنایی بر تاریکی قشنگ بود مرسی
۲ ماه پیشنگار بنی هاشمی | نویسنده رمان
نور همیشه بر تاریکی پیروزه🤌مرسی بابت کامنت قشنگت
۲ ماه پیشFatemeh
00فقط میتونم بگم برگااام🥴😅
۲ ماه پیشنگار بنی هاشمی | نویسنده رمان
عزیزم😅
۲ ماه پیش
مریم
00هیجانی که آدم یه لحظه پلک نمیتونه بزنه